۱۰ روند برتر بانکداری در سال ۲۰۲۵
به نقل از فوربس، این فناوری، بانکها را قادر میسازد تا مشتریان را در سطحی عمیقتر درک، مکالمات معنادار را تقویت و پیشنهادات خود را با نیازهای منحصربهفرد مشتریان خود تنظیم کنند. بانکها میتوانند نقش خود را بهعنوان شرکای مالی مورد اعتماد بازیابند، و روابط قویتری با مشتریان را به شیوههایی که به نفع هر دو طرف باشد، تقویت کنند، درست مانند آنچه مدیران شعب چهل سال پیش انجام میدادند. پرداختن به پارادوکس مستلزم تغییر در طرز فکر، نگاه به گذشته برای ساختن بانک آتی است.
در اینجا ده روند برتر بانکداری برای سال ۲۰۲۵ و پس از آن آورده شده است:
۱. فناوری بانکداری را برای همه امکانپذیر میکند
در نتیجه دنیای دیجیتال، بانک جهانی تخمین میزند که بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱، درصد بزرگسالانی که حساب بانکی در یک مؤسسه مالی یا از طریق یک ارائهدهنده پول تلفن همراه دارند، از ۵۱ درصد به ۷۶ درصد افزایش یافته است ( افزایش بیش از ۱.۶ میلیارد مشتری). این افزایش سرسامآور بدون ظهور فناوریهای دیجیتال، خدمات ابری و ظهور فناوریهای متن باز (اپن سورس) امکانپذیر نبوده که همگی باعث کاهش شدید هزینههای سرویس شدهاند. اکنون سؤالی که برای بانکها پیش میآید این است که چگونه میتوانند صفحهای را از مشتریان دیجیتالی اتخاذ کنند و هزینه خدمات خود را به طور اساسی تغییر دهند.
۲. تلاش قانونگذاران برای حذف ریسک، ریسک جدید ایجاد نموده است
پس از خروج از بحران بزرگ مالی، اکثر بانکداران معتقد بودند که برای حفظ و رشد سهم خود از بازار، نیازمند مقرراتی جهت بازگرداندن اعتماد به سیستم بانکی هستند. اما برعکس این امر اتفاق افتاد و ریسک به خارج از اکوسیستم بانکی کشیده شد و غیربانکها سهم بازار را به خود اختصاص دادند. جدیدترین نمونه آن اعتبارات خصوصی است که تقریباً ۲۰ درصد در سال رشد میکند و مشارکت اعتباری خصوصی اخیر سیتی با مدیریت جهانی آپولو شاهدی است که حتی خود بانکها نیز در حال تجدید نظر در استراتژیهای خود هستند. سوالی که بانکها اکنون باید بپرسند این است که میخواهند چه ریسکهایی داشته باشند و خندقهای استراتژیک واقعی در کسبوکارشان کجا هستند.
۳. مقیاس بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد
هنگامیکه مورگان استنلی نتایج سه ماهه سوم خود را در اکتبر اعلام کرد، مدیر عامل شرکت تد پیک خاطرنشان کرد که بزرگترین رقبای بانک نیز سودهای چشمگیری را به ثبت رساندهاند و خاطر نشان نمود که عنصری وجود دارد که رهبران از مجموعه خارج می شوند. در سطح جهانی، بزرگترین منبع درآمد، بانکداری تجاری است، با این حال سودآورترین بخشها، بانکداری مصرفکننده و مدیریت ثروت است. از نظر مقیاس، آن دسته از بانکهایی که میتوانند برندهای ملی مصرفکننده جهانی و شاید حتی بینالمللی بسازند، میتوانند برخی از سودآورترین حوزهها را در این صنعت به دست آورند. در سطح بالای بانکداری تجاری، آنهایی که میتوانند در سطح جهانی به مشتریان خود خدماترسانی کنند، موقعیت خوبی خواهند داشت. آیا این بدان معناست که جامعه و بانکهای کوچک با مشکل مواجه خواهند شد؟ خیر، روابط تخصصی همچنان اهمیت خواهد داشت و همیشه نیاز به بانکهایی وجود دارد که بتوانند خدمات محلی ارائه دهند. اما وقتی نوبت به برند و بازارهای جهانی میرسد، مقیاس اهمیت خواهد داشت.
۴. تجربیات مشتری به آینده بازمی گردد
سوالی که هر بانکی باید بپرسد این است که چرا کار کردن با بانک به آسانی پیامک دادن به بهترین دوستتان نیست؟ چهل سال پیش، اگر مشکلی داشتید، وارد یک شعبه شدید و مدیر شعبه برای کمک به شما آنجا بود. امروزه، مشتریان با چتباتهای بیزانسی که تجربیات ناامیدکنندهای را ارائه میکنند، درگیرند. در حالیکه دنیای دیجیتال به ما کمک کرده است تا ۲۴/۷ به بانکداری دسترسی داشته باشیم. آینده بیشتر شبیه گذشته خواهد بود و باید مانند تداوم مکالمهای باشد که از طریق کانالها متصل میشود، از بسیاری جهات مانند یک مدیر شعبه. هوش مصنوعی امکانی را ایجاد میکند که به بانک ها اجازه دهند تجربیات جدیدی ایجاد کنند که بیشتر شبیه ارسال پیامک با بهترین دوست شما باشد تا اینکه کارهای اداری شما به شما برون سپاری شود.
۵. استراتژی محصول: از استراتژیهای مجزا تا استراتژیهای متصل بهم
دهها سال است که بانکها با رویکرد محصولمحوری خود را سازماندهی و به مشتریان خود معرفی کردهاند. در آیندهای که بانکداری باز به نمایندگان شخصی اجازه میدهد هزاران محصول را اسکن کنند و تجارب شخصی را برای افراد ایجاد کنند، بانکها میتوانند به طور فزایندهای به کالاییسازی روی آورند. بانکها باید از یک ذهنیت محصولمحور به یک ذهنیت مشتریمحور حرکت کنند. این امر مستلزم تغییر اساسی در طرز فکر در مورد نحوه سازماندهی صورتحساب سود و زیان در داخل بانکها است.
۶. روش کار متفاوت
بحثهای زیادی در مورد تأثیر هوش مصنوعی و مشاغل وجود دارد. تجزیه و تحلیل ما نشان میدهد که 67٪ از ساعات کاری در بانکداری میتواند توسط هوش مصنوعی تغییر کند. اما سوالی که همه میپرسند این است که آیا نقشها حذف میشوند؟ کدام یک از نقشها قابل حذف هستند؟ دیدگاه ما این است که باز هم گذشته کلید آینده را در اختیار دارد. در سال 1979 با راه اندازی VisiCalc، که اکنون به عنوان اکسل شناخته میشود، پیش بینی شد که بسیاری از مشاغل در امور مالی حذف خواهند شد، اما به جرات میتوان گفت که امروزه مشاغل بیشتری وجود دارد. همین امر در مورد هوش مصنوعی مولد نیز صادق است. ماهیت مشاغل و کارهایی که ما انجام میدهیم توسط فناوری تغییر خواهد کرد، اما نقشهای جدیدی پدیدار خواهد شد و تلاشهایی که مدتها به دلیل کمبود نیروی انسانی رها شدهاند، بازمیگردند و در کانون توجه قرار میگیرند. استعدادها مانند همیشه از این روشهای جدید کار استفاده میکنند. فرهنگ در اینجا ممکن است تمایز نهایی برای برندگان و بازندگان باشد. بانکهایی که دارای فرهنگ کنجکاوی و تعدیل در اجرا هستند، احتمالاً رهبر خواهند بود.
۷. تغییر از «هدر رفت» به «ارزشافزایی»
ما بر این باوریم که بهترین بانکهای جهان طرز فکری را اتخاذ میکنند که ضایعات را از فرآیندها حذف میکنند، اما برای هدایت خط برتر ارزش قائل میشوند. بسیاری از بانکها از هوش مصنوعی برای خلاصه کردن تماسها استفاده میکنند و در هر تماس بین ۲ تا ۴ دقیقه برای نمایندگان مرکز تماس صرفهجویی میکنند. برخی از بانکها این موضوع را به نتیجه نهایی میرسانند در حالیکه برخی دیگر از آن برای تعامل بیشتر با مشتریان و فروش متقابل محصولات اضافی بکار میبرند. هوش مصنوعی همچنین میتواند پردازش اعتبار را ساده کند. برخی از بانکها از آن به عنوان فرصتی برای ارزیابی وامهای بیشتر استفاده میکنند. این تغییر در طرز فکر، اینکه با مزایای هوش مصنوعی چه کنیم، میتواند بزرگترین تعیینکننده ارزشگذاری بانکها در طول زمان باشد.
۸. آینده منبع باز است
در دهه ۱۹۷۰، اکثر بانکها یک سیستم عامل داشتند. در طول پنج دهه بعد، گسترش گسترده سختافزار، سیستم عامل و نرمافزار وجود داشته است. به طوریکه امروزه سیستمهای اصلی بسیاری از بانکها شبیه روم و سایر شهرهای باستانی است که از لایههای بیشماری از ساختمان تشکیل شده است که یکی بر روی دیگری در طول زمان بسیار طولانی ساخته شده است. با این حال، به طور فزایندهای، منبع باز، به ویژه سیستم عامل لینوکس، در حال تبدیل شدن به پایه مشترک جدید برای بانکداری است. این سیستم عامل اصلی است که تقریباً هر ابری را تامین میکند. سهم بازار آن به طور پیوسته در حال افزایش است و اکثر پلتفرمهای جدید بانکی بر روی هسته لینوکس کار میکنند. با گذشت زمان، این ما را به آینده یک سیستم عامل رایج تر برمیگرداند و به سادهسازی معماری بانکها کمک میکند و بانکها با مشارکتهایی مانند بنیاد منبع باز فینتک، که در آن کدهای داخلی خود را برای کمک به ایجاد استانداردهای آینده برای بانکداری به اشتراک میگذارند، این را به سطح دیگری میبرند.
۹. کدگذاری سنتی در گذشته محو میشود
قدرت واقعی فناوری هوش مصنوعی در رمزگشایی نیست، بلکه در رمزگذاری است. این قدرت به ویژه توانایی تغییر اساسی روند توسعه چرخه عمر نرمافزار قابل ملاحظه است. ما در حال حاضر شاهد هستیم که بانکها نسل بعدی کد را مستقیماً از روی مشخصات آزمایش میکنند. دیگر موضوع ایجاد کد نیست، این تعریف محصول است که آن را تعریف میکند. به سرعت خواهید دید که زبانهای برنامه نویسی اهمیتی ندارند. هوش مصنوعی میتواند به هر زبانی که دوست دارید، درخواستها را بنویسد.
۱۰. ارائهدهندگان پلتفرم با دوگانگی نوآور روبرو هستند
در بیشتر اوایل عصر کامپیوتر، بانکها اغلب نرمافزار خود را برای مدیریت دادههای مالی ساختاریافته توسعه میدادند. با گذشت زمان، آنها بستههای نرمافزاری را خریداری کردند تا زمان توسعه را کاهش دهند و آنها را به شدت در محیطهای خود سفارشی کردند، با ظهور اینترنت و ابر و سپس به معماریهای نرم افزار به عنوان یک سرویس قابلترکیبتر منجر شد. چالشی که اکنون برای ارائهدهندگان نرمافزار اکوسیستم بانکی وجود دارد این است که چگونه در عصر هوش مصنوعی، همه اینها را در یک معماری مدرنتر و قابل ترکیبتر برای آینده گرد هم میآورند که میتواند از دادههای بانکی تاریخی و دادههای بدون ساختار عظیمی که در سیستمهای بانکها به دام افتاده است، بهره ببرد.
پیشبینی این امر دشوار است، اما آینده ممکن است دوباره شبیه گذشته باشد، با بانکهایی که میتوانند معماریهای ترکیبپذیر بیشتری بخرند که میتوانند به راحتی در راهحلهای بانکی سفارشیشده بافته شوند که بسیاری از گرایشهای بالا را تقویت میکنند. همانطور که از عصر دیجیتال به عصر هوش مصنوعی میرویم، آیندهای از بانکداری را میبینیم که بیشتر شبیه گذشته است تا حال، اما آیندهای که در آن فناوری حتی یکپارچهتر از امروز است. با توجه به تغییری که میبینیم، بزرگترین عامل تمایز موفقیت ممکن است استعداد یا ترازنامه نباشد، بلکه فرهنگ بسیار خوب باشد. بانکهایی که بتوانند بین کنجکاوی و اجرا تعادل برقرار کنند، با کارکنان، مشتریان و شرکای خود برنده خواهند شد.